اختلال شخصیتی مرزی -Borderline Personality Disorder


   اختلال شخصیت مرزی یکی  از شایعترین انواع اختلالات شخصیت است که متاسفانه در ایران رو  به فزونی است. این اختلال در زنان شیوع بیشتری دارد و از چهار بیمار سه نفر را خانمها تشکیل میدهند .افراد مبتلا به این اختلال، خودانگاره (خودپنداره‌ی) بسیار بی‌ثباتی دارند، روابط میان‌فردی‌شان نیز بسیار بی‌ثبات است. آنان معمولاً سابقه‌ی روابط شدید، اما پرآشوب دارند که معمولاً آرمانی‌کردن مفرط دوستان یا معشوق‌ها را شامل می‌شود اما بعداً به‌سرخوردگی و ناامیدی می‌انجامد. خشم شدید و نشانه‌های بی‌ثباتی عاطفی و اقدامهای مکرر به خودکشی  ویژگیهای مهم این اختلال است. بی‌ثباتی عاطفی آنان همراه با سطح بالای تکانش‌گری، اغلب به رفتارهای خودویرانگری مانند «رانندگی بی‌باک» منجر می‌شود. اقدامات خودکشی، اغلب به شکل فریبکارانه، بخشی از تصویر بالینی این اختلال است. با این‌حال، این‌گونه اقدامات همیشه فریبکارانه نیستند. جرح خویشتن، ویژگی دیگر این اختلال است. رفتار صدمه‌زدن به خود، با رهایی‌یافتن از اضطراب یا ملالت ارتباط دارد.علائم اصلی این اختلال شخصیت شامل موارد زیر است.


اگر پنج علامت از علائم زیر در فردی موجود باشد او بیمار مرزی یا بردرلاین است:

۱کوشش‌های مهارگسسته برای اجتناب از طرد یا رهاشدگی واقعی یا خیالی،
۲) الگویی از روابط بین‌فردی بی‌ثبات و افراطی که با نوسان بی‌حد آرمانی‌کردن و بی‌ارزش‌نمودن مشخص می‌شود،
۳آشفتگی هویت؛ بی‌ثباتی بارز و مستمر خودانگاره یا درک خویشتن،
۴) تکانش‌وری، دست‌کم در دو زمینه که بالقوه، خود آسیب‌زننده هستند (برای نمونه خرج‌کردن افراطی، سوء‌مصرف‌مواد، رانندگی بی‌پروا، زیاد‌خوردن)،
۵) رفتار خودکشی وتهدید‌ها یا رفتار خود‌آسیب‌زنی مکرر.
۶بی‌ثباتی عاطفی ناشی از واکنش‌پذیری خلقی آشکار (برای نمونه ملال‌ دوره‌ای‌ شدید، تحریک‌پذیری یا اضطراب که معمولاً چند ساعت طول می‌کشد و تنها در موارد نادر بیش از چند روز پایدار می‌مانند.).
۷احساس‌های مزمن پوچی.
۸) خشم نامناسب و شدید  یا اشکال در کنترل خشم (برای نمونه، بروز مکرر عصبانیت، خشم مستمر و نزاع‌های بدنی مکرر).
۹اندیشه‌پردازی پارانویایی‌گذرا و مرتبط با فشار‌ روانی یا نشانه‌های شدید تجزیه‌ای .
------------
این افراد، حساسیت زیادی به شرایط محیطی دارند. آنان ترس‌های شدید مربوط به طرد و رهاشدگی و خشم نامناسب را، حتی در حین مواجهه با یک جدایی کوتاه‌مدت واقع‌گرایانه و یا هنگامی‌که تغییرات غیرقابل اجتناب در نقشه‌ها پیش‌می‌آید، تجربه می‌کنند.
این افراد ممکن است بر این باور باشند که رهاشدگی یا طرد به‌طور تلویحی به این معناست که آنان «بد» هستند. این ترس‌های رهاشدگی، با عدم تحمل تنهایی و نیاز به بودن با دیگران رابطه دارد. کوشش‌های بی‌وقفه‌ی آنان برای اجتناب از طرد و رهاشدگی، ممکن است شامل اعمال تکانشی همچون آسیب‌زدن به خود یا رفتارهای انتحاری باشد.
افراد مبتلا به این اختلال، دست‌کم در دو زمینه که به صورت بالقوه «خودآسیب‌زننده» هستند، تکانش‌گری نشان‌می‌دهند. آنان ممکن است قمار کنند، بدون ملاحظه پول خرج کنند، زیاد غذا بخورند، سوء‌مصرف‌ مواد و رابطه‌ی جنسی نابه‌هنجار داشته باشد یا به‌گونه‌ای بی‌احتیاط رانندگی کنند. افراد مبتلا به «اختلال شخصیت مرزی»، رفتارهای مکرر خودکشی، حرکات بیانگر تهدید یا رفتار خودآسیبی نشان می‌دهند.
-تشخیص افتراقی
اختلال شخصیت مرزی، اغلب با اختلال‌های خُلقی به‌طور هم‌زمان رخ‌می‌دهد و هنگامی‌که ملاک‌های هر دو اختلال مطابقت کنند، می‌توان هر دو تشخیص را مطرح کرد. چون جلوه‌ی مقطعی اختلال شخصیت مرزی ممکن است شبیه یک دوره اختلال خلقی باشد، متخصص بالینی نباید صرفاً  بر مبنای تصویر مقطعی و بدون داشتن اطلاعات مستندی که نشان‌دهنده این الگوی رفتاری باشد ، تشخیص اختلال شخصیت مرزی را مطرح کند.
اگر فردی ویژگی‌های شخصیت مرزی را داشته باشد که علاوه‌بر اختلال شخصیت مرزی، با ملاک‌های یک یا چند اختلال شخصیت دیگر نیز مطابقت کند، می‌توان تمام تشخیص‌ها را مطرح نمود. اگرچه اختلال شخصیت نمایشی نیز ممکن است با توجه‌طلبی، رفتار فریب‌کاری و تغییر سریع هیجان‌ها مشخص شود اما اختلال شخصیت مرزی براساس خودتخریبی، قطع روابط نزدیک همراه با خشم و احساس‌های مزمن و ریشه‌دار پوچی و تنهایی متمایز می‌شود. افکار «پارانویایی» یا خطاهای ادراکی، ممکن است در اختلال شخصیت مرزی و اختلال شخصیت «اسکیزوتایپی» وجود داشته باشند اما این نشانه‌ها در اختلال شخصیت مرزی، بیش‌تر گذرا بوده، از لحاظ بین‌فردی واکنشی بوده و نسبت به سازماندهی بیرونی حساس‌تر هستند. اگرچه اختلال شخصیت پارانویایی و اختلال شخصیت خودشیفته‌ نیز ممکن است با واکنش خشم نسبت به محرک‌های جزئی مشخص شوند اما ثبات ‌نسبی خودانگاره همانند فقدان ‌نسبی، خودتخریبی، تکانش‌گری و نگرانی‌های مربوط به طرد و رهاشدگی در این اختلال‌ها، آنان را از اختلال شخصیت مرزی متمایز می‌کند. اگرچه اختلال شخصیت ضداجتماعی در به‌دست‌آوردن منفعت، کسب قدرت یا سایر رضایت‌مندی‌های مادی مهارت دارد اما هدف بیش‌تر شخصیت وابسته و اختلال شخصیت مرزی، معطوف به کسب توجه حامیان است.
-علل اختلال شخصیت مرزی
علت این بیماری احتمالا زمینه های ژنتیک و تجربه های دوران کودکی است.تجارب کودکی ناشاد،طرد کودک و بی ثباتی مادر یا پرستار کودک و دل بستگی نا امن در سه سال اول رشد از علل مهم و ریشه ای این اختلال است.(مقاله دل بستگی و نقش آن ...را در همین وبلاگ مطالعه کنید که از علل اصلی این بیماری است یعنی دلبستگی ناامن در دوران طفولیت).
-درمان اختلال شخصیت مرزی
 درمان انتخابی برای این اختلال، «روان‌درمانی» می‌باشد که به ‌یک ‌اندازه برای بیمار و درمانگر مشکل است. علت آن، بی‌ثباتی و رفتار تکانشی (لحظه‌ای) و همچنین استفاده از مکانیسم دفاعی«دونیم‌سازی» است. (مکانیسمی‌ که موجب می‌شود شخصیت مرزی، متناوباً از درمانگر یا سایر افراد محیط بیزار شده یا آنان را به‌شدت دوست بدارد.) رفتار درمانی -به‌خصوص آموزش مهارت‌های ‌اجتماعی با استفاده از نوارهای ویدیویی که بیمار را در مشاهده‌ی تأثیر رفتارش بر دیگران توانا می‌کند- مفید است. در کنار روان‌درمانی انفرادی، روان‌درمانی گروهی نیز سودمند می‌باشد.
*رواندرمانی طرحواره محور دکتر یانگ و رواندرمانی رفتاری دیالک تیک یا (d.b.t) آخرین تئوریها و متدهای رواندرمانی خاص افراد مرزی یا بردرلاین است که اینجانب در رواندرمانی بیماران مرزی از آنها استفاده میکنم.
- دارو‌درمانی :
برای اخذ نتایج بهتر، «دارودرمانی» به «روان‌درمانی» اضافه می‌شود. از داروهای «ضدجنون» برای کنترل خشم و خصومت و دوره‌های پسیکوتیک گذرا و از داروهای «ضدافسردگی» برای بهبود خُلق بیمار استفاده می‌شود. از دیگر داروهای مورد استفاده می‌توان به «ضدتشنج‌ها» و «کربنات لیتیوم» اشاره کرد. تجویز این داروها باید تحت‌نظر روان‌پزشک باشد.